بي منت برو من امشب ميزبان تنهايي ام
آري گلم ; امشب او به مهماني من آمده
به صرف يك جرعه هم نفسي
از اين به بعد شبها را با او سحر ميكنم ديگر نگرانم نباش او هست
مثل يك مرد آمد و گفت : چند صباحي مهمانتم
نگفت تا آخرش هستم كه جا بزند
بنازم به معرفتش
به مرد بودنش
به اينكه اگر مي آيد مهماني نميگويد براي هميشه مي مانم